######
######
بیداری
من عمریه که بیدارم
هنوز این و نفهمیدی
شبایی که نخوابیدم
عزیزم خوب خوابیدی؟
چرا وقتی که می رفتی
نگفتی برنمیگردم؟
نباید قول میدادی
نباید صبر میکردم
تو رو میبینم از حالا
داری دستاش و میگیری
تو اشکام و نمی بینی
یه عمره که فقط میری
ببخش اما گناهم رو
اگه دنیایی از دردم
اگه با گریه هام هرشب
تو رو بیدار میکردم
همیشه مطمئن بودم
منو تنها نمیذاری
چرا من فکر میکردم
تو هم تا صبح بیداری
نمی پرسی تو حالم رو
توی قلب من آشوبه
دارم با گریه میخندم
عزیزم حال من خوبه...!
"نسیم بیرانوند"
تقدیر
میخوام با من نمونی سرد و بیروح
تو باید خنده هات و پس بگیری
داره پلک تو سنگین میشه از خواب
نباید مثل من اینجا بمیری
اگرچه بوی خون میده نفسهات
به وقت بوسه های آخرین بار
دارم میبینم اون روز و که خورشید
بغل کرده تو رو اون سوی دیوار
برو تاریکه دنیایی که دارم
تو با من طاقت موندن نداری
تو میدونی نمیذارم یه لحظه
خودت رو جای من حتی بذاری
هزار تا خطه توو دنیای دستات
میخواستی خط تقدیر تو باشم
من از این گریه ها حالا یه دریام
چه جوری میشه تو دست تو جا شم؟
نذاشتن سهم دنیای تو باشم
نمیذارن که دستام و بگیری
چه روزای قشنگی پیش روته
نباید مثل من اینجا بمیری...
"نسیم بیرانوند"
چراغ اتاق تو روشن شده…!
خاک مرده توو خونه پاشیده ن
خسته از رنگ پرده های اتاق
وسط عابرا می آی به خودت
داری میری به سمت کافه-کلاغ
حالا احساس بهتری داری
روی این صندلی پوسیده
ظاهرا قبل تو کسی اینجا
توو خیالش یکی رو بوسیده
توو دلت حس قهرمانی نیست
از خودت که مدال میگیری
وقتی از دست عشق، تندیس
بدترین مرد سال میگیری
دیر خوردی دوباره قرصات و
مژه های تو داره تَر میشه
کافه چی، هر چی دیر برگرده
اضطراب تو بیشتر میشه
تو یه گوینده ی خبر بودی
که یه خط در میون تپق میزد
عاشقی که با هر دوسِت دارم
توی سطل زباله ، عُق میزد
وسط بوسه های پی در پی
روح تو پشت میز کارِت بود
اولین عکس عاشقانه ی تو
آخرین ژست خنده دارت بود
زن سراغ "دوسِت دارم" میگشت
توو کشو، توی جیب شلوارت
توی گلدونِ روی جاکفشی
زیر خاکسترای سیگارِت
***
داری از پشت شیشه میبینی
داره میباره..داره شب میشه
تا حواس تو نیست این فنجون
بی هوا با تو لب به لب میشه
بعدِ یه قهوه با خودت میگی:
"هی دارم خوب و خوب تر میشم"
اما یادت میاره موهاش و
عطر آهنگ "جاده ابریشم"*
شب که میشه، تموم خاطره ها
مثل یه پادِشاهِ خونخوارن
شکل یه دختر از نژاد مغول
مثل سرباز جنگ تاتارن
تو کلافه ای مثه چتری
که همیشه به میخ، آویزه
زن که از خونه رفت، فهمیدی:
چمدون ، گاهی نفرت انگیزه
جاده ابریشم*=>نام یک قطعه ی بیکلام، اثر "کیتارو"
*این کار در آکادمی ترانه ثبت شده است
"نسیم بیرانوند"
این ترانه کار مشترکی بود از من و آقای امیر علیزاده
قسمتهایی از ترانه که به رنگ آبی هست ، ترانه ی من و بقیه ی بندها کار آقای علیزاده هستش...
"نیمکتهای سوخته"
یه میدونه جنگ و یه دنیا پلاک ، یه شهر پر از لاله های سپید
یه ابلیس خونخوار و بی رحم و دیو ، همه لاله ها رو به مسلخ کشید
دل آسمون اون ق َد َر تیره شد ، که انگار دنیا رو آتش زدن
توو تاریکی و دود هم میشه دید ، که هر گوشه افتاده تن روی تن
یکی پا نداره زمین می خوره ، مث اون درختی که خورده تبر
یکی سر نداره ولی میدوه ، با پاهای تاول زده سمت در
ببین چادرایی رو که خونیه ، ببین نیمکتایی رو که سوخته
یا اون دختری رو که جون داده و به ابرای خشکیده چش دوخته
همه خیس خون زیر بارون بمب ، داره مرگ میباره از هر طرف
مگه "در" کدوم سمت این مدرسه است؟که دیوار و دیواره از هر طرف
چشای خدا هم پر از اشک شد ،دل آسمون هم از این غم گرفت
زمین خون به پیراهنش وصله زد ، یه تاریخ از این غصه ماتم گرفت
زمستون حریف بهاری نشد ، که سیراب با خون اون لاله ها
بهشت خدا خونتون بود و هست ، یه ایران به یاد شما بچه ها
فوق العاده
توو شهری که داری قدم میزنی
به جز من کی دلواپس حالته
توی این پیاده روهای شلوغ
به چز من چشای کی دنبالته؟
از این عابرای پیاده بپرس
چقد صبر کردم ببینم تو رو
یا با من بیا زیر این چتر خیس
یا از من خداحافظی کن برو
روزایی که تو دعوتم میکنی
توو کافه به صرف یه چای غلیظ
واسه لمس دستای من کافیه
تو دستات و برداری از روی میز
نمیترسی دیوونه تر شم اگه
از این بیشتر فوق العاده بشی؟
فرار از نگاه تو بی فایده است
تو دنیام و سمت خودت میکشی
با دنیا روو تو شرط بستم یه روز
نذاشتم بیاد هیچکس جای تو
جواب یه دنیا رو من چی بدم؟؟
یکی پا بذاره به دنیای تو...
میتونم با دنیا بجنگم برات
فقط کافیه که تو لب، ت َر کنی
بذار هر کی جز تو بهم شک کنه
تو میتونی حرفام و باور کنی
کدوم عطر و وقتی میای میزنی؟
که چش بسته تشخیص میدم تو رو
همیشه کنار تو بودم ولی
عزیزم چقد دیر دیدم تو رو.....
ترانه سرا: "نسیم بیرانوند"