متن آهنگ نیمکت های سوخته با صدای آقای رامین داودی
این ترانه کار مشترکی بود از من و آقای امیر علیزاده
قسمتهایی از ترانه که به رنگ آبی هست ، ترانه ی من و بقیه ی بندها کار آقای علیزاده هستش...
"نیمکتهای سوخته"
یه میدونه جنگ و یه دنیا پلاک ، یه شهر پر از لاله های سپید
یه ابلیس خونخوار و بی رحم و دیو ، همه لاله ها رو به مسلخ کشید
دل آسمون اون ق َد َر تیره شد ، که انگار دنیا رو آتش زدن
توو تاریکی و دود هم میشه دید ، که هر گوشه افتاده تن روی تن
یکی پا نداره زمین می خوره ، مث اون درختی که خورده تبر
یکی سر نداره ولی میدوه ، با پاهای تاول زده سمت در
ببین چادرایی رو که خونیه ، ببین نیمکتایی رو که سوخته
یا اون دختری رو که جون داده و به ابرای خشکیده چش دوخته
همه خیس خون زیر بارون بمب ، داره مرگ میباره از هر طرف
مگه "در" کدوم سمت این مدرسه است؟که دیوار و دیواره از هر طرف
چشای خدا هم پر از اشک شد ،دل آسمون هم از این غم گرفت
زمین خون به پیراهنش وصله زد ، یه تاریخ از این غصه ماتم گرفت
زمستون حریف بهاری نشد ، که سیراب با خون اون لاله ها
بهشت خدا خونتون بود و هست ، یه ایران به یاد شما بچه ها