سفری از من به من...

بازگشت

دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ب.ظ

درست، ساعت ِ 10 ، پشت پلک آن دیوار

به زنگ در که رسیدی عوض شدی انگار


نترس...! چون که نقابت تکان نخواهد خورد

نترس...! چون که نجیبی در اولین دیدار


تو جیب های خودت را همیشه از حفظی:

کلید، ساعت ِ جیبی، دو دسته چک، سیگار


حیاط خانه هنوز آن حیاط دیروزیست

طناب های پر از رخت ِ شسته، خدمتکار


زنی برای تو در کنج خانه مانده نجیب

تمام ثانیه ها را به عشق تو بیدار


سکوت کن! که کسی بو نمی برد هرگز

از آن خیانت، از آن خنده های نکبت بار


بگو همیشه دلت تنگ ِ دیدنش بوده است

دروغ، راه گریز تو میشود هر بار


نترس...! چون که نقابت تکان نخواهد خورد

نترس چون که نجیبی در اولین دیدار...


"نسیم بیرانوند" 

از مجموعه شعر"لبخند که می زنی..."


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۲۵
نسیم بیرانوند

غزل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">