سفری از من به من...

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

فوق العاده


توو شهری که داری قدم میزنی

به جز من کی دلواپس حالته

توی این پیاده روهای شلوغ

به چز من چشای کی دنبالته؟


از این عابرای پیاده بپرس

چقد صبر کردم ببینم تو رو

یا با من بیا زیر این چتر خیس

یا از من خداحافظی کن برو


روزایی که تو دعوتم میکنی

توو کافه به صرف یه چای غلیظ

واسه لمس دستای من کافیه

تو دستات و برداری از روی میز


نمیترسی دیوونه تر شم اگه

از این بیشتر فوق العاده بشی؟

فرار از نگاه تو بی فایده است

تو دنیام و سمت خودت میکشی


با دنیا روو تو شرط بستم یه روز

نذاشتم بیاد هیچکس جای تو

جواب یه دنیا رو من چی بدم؟؟

یکی پا بذاره به دنیای تو...


میتونم با دنیا بجنگم برات

فقط کافیه که تو لب،  ت َر  کنی

بذار هر کی جز تو بهم شک کنه

تو میتونی حرفام و باور کنی


کدوم عطر و وقتی میای میزنی؟

که چش بسته تشخیص میدم تو رو

همیشه کنار تو بودم ولی

عزیزم چقد دیر دیدم تو رو.....


ترانه سرا: "نسیم بیرانوند"




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۱
نسیم بیرانوند

تنهاست در این مزرعه ، همواره مترسک
با شال و کلاه و شنلی پاره ، مترسک

شب خواب که میبیند از این مزرعه رفته است
تب میکند از غصه ی یکباره مترسک


هر روز کلاغ و شَبَـح ِ  تیره ی طوفان
دلواپس ِ ویرانی سیاره، مترسک


در جمع، صدا میزند او را زن دهقان
هی لنگ ِ پدرسوخته ، بیکاره مترسک


دیروز کلاغ آمد و در گوش چپش گفت:
«آخر به خدا میشوی آواره، مترسک»


امروز در آن مزرعه طوفان شد و جا ماند
تنها ، ش ِن ِل ِ پاره ی بیچاره، مترسک


            "نسیم بیرانوند"
 


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۷
نسیم بیرانوند

سلام، 

قرار است اینجا دفتر ترانه ها و اشعار من باشد...

از اینکه مرا میخوانید سپاسگزارم:)


"نسیم بیرانوند"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۴
نسیم بیرانوند